آموزش علمی نظامی سیاسی مذهبی

*توجه*توجه****درصورت عدم نمایش تصاویر برروی تصویر موردنظر راست کلیک کرده سپس گزینه( SHOW PICTUER ) راانتخاب کنید***

آموزش علمی نظامی سیاسی مذهبی

*توجه*توجه****درصورت عدم نمایش تصاویر برروی تصویر موردنظر راست کلیک کرده سپس گزینه( SHOW PICTUER ) راانتخاب کنید***

ناراحت در آغوش همدیگر

ناراحت در آغوش همدیگر


گاهی دلیل همسران برای ترک آغوش یکدیگر ،چیزهایی است که در اصل، هیچ ربطی به زناشویی ندارند اما خود همسران آنها را به زناشویی ربط داده اند. مثلا یاد گرفته اند که برای تسلیم کردن یکدیگر در مقابل خواسته های خودشان ،زناشویی را برای مدتی تعطیل کنند.

گاهی در بین برخی از همسران ،زناشویی ،یک تجارت می شود و با آن معامله صورت می گیرد ،در این صورت باید بدانند که خیلی از اوقات هم خریدار نخواهند داشت.

وقتی رابطه ی جنسی شرطی می شود، گویا تحمل طرف مقابل در برابر خواسته های جنسی به آزمایش گذاشته می شود. همین مسئله ،خود حس لجبازی افراد را تحریک می کند. علاوه بر این، گاهی پذیرفتن خود شرط نیز، مشکل است و موجب امتناع می شود.

اگر همسرتان مجبور است ابتدا رضایت شما را در زمینه های مختلف زندگی که با هم اختلاف سلیقه دارید به دست آورد، تا بتواند یک شب جنسی خوب را با شما تجربه کند، چه بسا بسیاری از اوقات ترجیح دهد تا از لذت جنسی بگذرد و زیر بار شرط شما نرود. گاهی نیز غرور و مناعتش نمی گذارد که به رابطه های شرطی روی خوش نشان دهد در این صورت شرط شما هرچه باشد فرقی نمی کند .

وقتی شرط می گذارید علاوه بر آنکه خودتان را مطلوبتر و گرانتر معرفی کرده اید، لذتی که خودتان از رابطه با او می برید را نادیده گرفته ،یا کم اهمیت تلقی کرده اید. لج کردن در برابر امیال جنسی در چنین مواقعی، پاسخی است به این نادیده گرفتن

وقتی کسی در بستر زناشویی که جای تردد عواطف است، با شرط و شروطهای گفته یا ناگفته ی همسرش مواجه می شود، احساس می کند مورد بی مهری قرار گرفته است. به نظر او همسرش بی جهت برای خودش امتیازاتی بیشتر قائل شده است .چرا که او هم دوست دارد انقدر مطلوب باشد که خودش شرط بگذارد یا بدون شرط پذیرفته شود. وقتی شرط می گذارید علاوه بر آنکه خودتان را مطلوبتر و گرانتر معرفی کرده اید، لذتی که خودتان از رابطه با او می برید را نادیده گرفته ،یا کم اهمیت تلقی کرده اید. لج کردن در برابر امیال جنسی در چنین مواقعی، پاسخی است به این نادیده گرفتن.

بنابراین هیچگاه هم آغوشی را وسیله ی تسلیم همسرتان در مقابل دیگر خواسته هایتان قرار ندهید. یاد بگیرید از زناشویی هیچ چشمداشتی غیر از کسب لذت و نشاط نداشته باشید. زناشویی یک خروجی پر قدرت برای دفع ناراحتی های عصبی شما و یک تفریح نشاط آور رایگان است که می تواند بسیاری از آلام روحی و حتی دردهای جسمی شما را درمان بخشد. بنابراین بی جهت در مسیر طبیعی زناشوئیتان سد قرار ندهید و خودتان را از آن محروم نکنید.

همسر

کسانی که از زناشویی سوءاستفاده می کنند،مثلا قهر می کنند تا بدانند چقدر محبوب هستند، در حقیقت فهمیده اند که زناشویی به عواطف انسان عمیقا گره خورده است، اما نفهمیده اند که چگونه عواطف مثبت را از دل آن استخراج کنند. وقتی شما بتوانید شبهای زیادی را در کنار هم در نهایت لذت و شادی سپری کنید، چنان به هم وابسته و علاقمند خواهید شد که به مرور نسبت به خوشبختی و آسایش یکدیگر حساس می شوید و بدون توقع و با کمال میل برای همدیگر فداکاری خواهید نمود این ،همان تاثیر عواطف حاصله از زناشویی است .نه اینکه زناشویی را وسیله ی آزمایش دیگری قرار دهیم تا بدانیم برای همخوابگی با ما هزینه چقدر هزینه خواهد کرد که در این صورت او هم می خواهد همین را بداند.  

 

البته گاهی پیش می آید که از هم دلخور می شویم و نمی توانیم دلخوری و اندوهمان را نادیده بگیریم و به صورت کسی که دقایقی پیش به ما توهین کرده یا به هر نحوی غمگینمان کرده لبخند بزنیم یا با بی خیالی او را در آغوش بگیریم و احساس رضایت کنیم. این دیگر حرف دیگری است. پای زرنگی یا آزمایش در میان نیست. بلکه احساس فعلی و واقعی ما مزاحم است. در این صورت شاید حق داشته باشیم که داوطلب نباشیم یا حتی حق داشته باشیم که ناز کنیم اما نباید توقع داشته باشیم که اول مشکل حل شود تا بعد رضایت برای همراهی حاصل شود. باید همان لحظه که قلبمان راضی شد لبخند بزنیم. رو کم کردن و ادب کردن و عذر طلبیدن و ... ،خیلی از اوقات تولید پشیمانی می کند و بی جهت فرصتهای خوب عشقبازی را از دست می دهد. اول باید خودتان این نکته را درک کرده باشید که روابط جنسی شما در این شرایط ،همسرتان را پرو یا جری نمی کند، بلکه اولا او را از فشار های عصبی تخلیه می کند و ثانیا فرصتی برای بیشتر نزدیک شدن به شما را در اختیارش می گذارد. بنابراین اگر چه ناراحتید رختخوابتان را از هم جدا نکنید و فرصت ناز خریدن و محبت کردن را از طرف مقابلتان به کلی نگیرید. کمی صبور باشید شاید دل خودتان هم راضی شد. و به جای یک شب پر از استرس، شب خوبی را تجربه کنید. وقتی دلتان راضی شد دیگر به نتیجه اهمیت ندهید .لا اقل فعلا اهمیت ندهید.

 وقتی بعد از رفع کدورت برای بازار داغی باز هم بی میلی نشان می دهید: یا راه قهر را باز کرده اید یا راه دروغگویی. زیرا در این فرصت محدود و در اوج فشار های جنسی، راه سومی برای حل فوری مسئله پیدا نمی شود. البته ما نمی خواهیم بگوییم که همسر شما مقصر هست یا نیست ،تنها می خواهیم بگوییم از دخالت دادن مسائل دیگر در زناشویی تان تا حدی که در توانتان هست بپرهیزید.

شبی که همسرم از من خواست که با زن دیگری برای شام بیرون بروم

شبی که همسرم از من خواست که با زن دیگری برای شام و سینما بیرون بروم...

 

ارزشمندترین وقایع زندگی معمولا دیده نمیشوند و یا لمس نمیگردند، بلکه در دل حس میشوند.لطفا به این ماجرا که دوستم برایم روایت کرد توجه کنید.

 

اومیگفت که پس از سالها زندگی مشترک، همسرم از من خواست که با زن دیگری برای شام و سینما بیرون بروم. زنم گفت که مرا دوست دارد، ولی مطمئن است که این زن هم مرا دوست دارد. و از بیرون رفتن با من لذت خواهد برد.

 

زن دیگری که همسرم از من میخواست که با او بیرون بروم مادرم بود که 19 سال پیش بیوه شده بود ولی مشغله های زندگی و داشتن 3 بچه باعث شده بود که من فقط در موارد اتفاقی ونامنظم به او سر بزنم.آن شب به او زنگ زدم تا برای سینما و شام بیرون برویم. مادرم با نگرانی پرسید که مگر چه شده؟ او از آن دسته افرادی بود که یک تماس تلفنی شبانه و یا یک دعوت غیر منتظره را نشانه یک خبر بد میدانست.به او گفتم: بنظرم رسید بسیار دلپذیر خواهد بود که اگر ما امشب را با هم باشیم. او پس از کمی تامل گفت که او نیز از این ایده لذت خواهد برد.

 

آن جمعه پس از کار وقتی برای بردنش میرفتم کمی عصبی بودم. وقتی رسیدم دیدم که او هم کمی عصبی بود کتش را پوشیده بود و جلوی درب ایستاده بود، موهایش را جمع کرده بود و لباسی را پوشیده بود که در آخرین جشن سالگرد ازدواجش پوشیده بود. با چهره ای روشن همچون فرشتگان به من لبخند زد. وقتی سوار ماشین میشد گفت که به دوستانش گفته امشب با پسرم برای گردش بیرون میروم و آنها خیلی تحت تاثیر قرار گرفته اند.

 

ما به رستورانی رفتیم که هر چند لوکس نبود ولی بسیار راحت و دنج بود. دستم را چنان گرفته بود که گوئی همسر رئیس جمهور بود. پس از اینکه نشستیم به خواندن منوی رستوران مشغول شدم. هنگام خواندن از بالای منو نگاهی به چهره مادرم انداختم و دیدم با لبخندی حاکی از یاد آوری خاطرات گذشته به من نگاه میکند، به من گفت یادش می آید که وقتی من کوچک بودم و با هم به رستوران میرفتیم او بود که منوی رستوران را میخواند. من هم در پاسخ گفتم که حالا وقتش رسیده که تو استراحت کنی و بگذاری که من این لطف را در حق تو بکنم.هنگام صرف شام گپ وگفتی صمیمانه داشتیم، هیچ چیز غیر عادی بین ما رد و بدل نشد بلکه صحبتها پیرامون وقایع جاری بود و آنقدرحرف زدیم که سینما را از دست دادیم.وقتی او را به خانه رساندم گفت که باز هم با من بیرون خواهد رفت به شرط اینکه او مرا دعوت کند و من هم قبول کردم.وقتی به خانه برگشتم همسرم از من پرسید که آیا شام بیرون با مادرم خوش گذشت؟ من هم در جواب گفتم خیلی بیشتر از آنچه که میتوانستم تصور کنم.

 

چند روز بعد مادر م در اثر یک حمله قلبی شدید درگذشت و همه چیز بسیار سریعتر از آن واقع شد که بتوانم کاری کنم.کمی بعد پاکتی حاوی کپی رسیدی از رستورانی که با مادرم در آن شب در آنجا غذا خوردیم بدستم رسید.یادداشتی هم بدین مضمون بدان الصاق شده بود: نمیدانم که آیا در آنجا خواهم بود یا نه ولی هزینه را برای 2 نفر پرداخت کرده ام یکی برای تو و یکی برای همسرت. و تو هرگز نخواهی فهمید که آنشب برای من چه مفهومی داشته است، دوستت دارم پسرم.در آن هنگام بود که دریافتم چقدر اهمیت دارد که بموقع به عزیزانمان بگوئیم که دوستشان داریم و زمانی که شایسته آنهاست به آنها اختصاص دهیم. هیچ چیز در زندگی مهمتر از خدا و خانواده نیست.زمانی که شایسته عزیزانتان است به آنها اختصاص دهید زیرا هرگز نمیتوان این امور را به وقت دیگری واگذار نمود.این متن را برای همه کسانی که والدینی مسن دارند بفرستید. به یک کودک، بالغ و یا هرکس با والدینی پا به سن گذاشته. امروز بهتر از دیروز و فرداست.

قاتل بی رحم ارتباط جنسی

یک قاتل بی رحم ارتباط جنسی

 

 

تمایلات جنسی زوجین و چرایی کاهش آن 


مهم نیست که چگونه و چقدر به رابطه جنسی علاقمند هستید ، اگر دنبال تحول و دگرگونی در آن نباشید و به دنبال کارهای جدید و نو نروید این رابطه به رابطه ای ملال آور و تکراری تبدیل خواهد شد.
ادامه مطلب ...